تا روی دل فروز تو بستان آتش از عرفی شیرازی غزل 57

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

تا روی دل فروز تو بستان آتش است

1 تا روی دل فروز تو بستان آتش است دل نغمه سنج گلستان آتش است

2 یارب چه آتشی تو که چندین هزار داغ از شعله ی جمال تو در جان آتش است

3 گر مست حیرتیم ز روی تو دور نیست آتش پرست واله و حیران آتش است

4 افسرده را نصیب نباشد دل کباب آن یابد این نواله که مهمان آتش است

5 ای طائر بهشت ز باغ دلم حذر کاین لاله زار داغ گلستان آتش است

6 خون شهید عشق جهان را فرو گرفت کشتی مساز نوح که طوفان آتش است

7 مستم به محفلی که در او آتش جحیم ته جرعه ای ز ساغر مستان آتش است

8 افتاد دامن دل عرفی به دست عشق یعنی که دست شعله به دامان آتش است

عکس نوشته
کامنت
comment