جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

پیش اهل دل دهان خنده زخم از جویای تبریزی غزل 312

غزل 312 ام از 1266 غزلیات

پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است

1 پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است غنچه را چاک گریبان رخنهٔ دامن بس است

2 اهل جوهر در لباس لاغری آسوده اند چون صدف پیراهن تن استخوان من بس است

3 من ز دیدارت به اندک التفاتی قانعم دیدهٔ یعقوبی ام را بوی پیراهن بس است

4 قانع از بوسیدن رویش به یک نظاره ام چیدن گل برنتابد این چمن دیدن بس است

5 غنچه چون گل شد برون از عالم دل می رود ‏ غول راه اهل غفلت هرزه خندیدن بس است

6 پنجه ام دشمن گریبان است جویا از نخست دشت وسعت مشربیهای مرا دامن بس است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است

شاعر شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است چه کسی است ؟

شاعر شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است جویای تبریزی می باشد.

شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است چیست ؟

قالب شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است غزل است

مضمون اصلی شعر پیش اهل دل دهان خنده زخم تن بس است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر