به باغ در، به مه دی از ملک‌الشعرا بهار قطعه 390

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

به باغ در، به مه دی خمیده خاربنی

1 به باغ در، به مه دی خمیده خاربنی به پیشم آمدگفتم درین چه خاصیت است

2 نه تیر قامت او را ز غنچه پیکانست نه صدر حشمت او را ز برگ حاشیت است

3 بسان تیغی کان‌را نه قبضه و نه نیام بسان شعری کان را نه وزن و قافیت است

4 میان برف یکی خاربن تو گفتی راست میانهٔ دل پاک‌، ازکژی یکی نیت است

5 هوای او به دل اندر غم آورد، گویی ز طبع خسته یکی پر ملال مرثیت است

6 به نوبهاران زان پس بدیدمش خوش و خوب چو توبه‌ای خوش کاندر قفای معصیت است

7 شکفته سرخ گلی بر فرازآن گفتی فراز قصر سعادت درفش عافیت است

8 شگفتم آمد زان حال و فکرتم جنبید بلی شگفتی آغاز فکر و تزکیت است

9 نگاه کردم هر سو و راز آن جستم که آن‌چه خاصیتی بود و این چه کیفیت است

10 بسیط خاک بنگشود راز من آری بسیط خاک چراگاه راز و تعمیت است

11 برآسمان نگرستم وزآفتاب بلند سئوال کردم‌، گفت این فروغ تربیت است

عکس نوشته
کامنت
comment