- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش تابوت پدر میشد پسر اشک میبارید و میگفت ای پدر
2 این چنین روزی که جانم کرد ریش هرگزم نامد به عمر خویش پیش
3 صوفیی گفت آنک او بودت پدر هرگزش این روز هم نامد به سر
4 نیست کاری کان پسر را اوفتاد کار بس مشکل پدر را اوفتاد
5 ای به دنیا بی سر و پای آمده خاک بر سر باد پیمای آمده
6 گر به صدر مملکت خواهی نشست هم نخواهی رفت جز بادی بدست