-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا گریزان گشتی ای نیلوفریچشم از برم در غمت از لاغری چون شاخه نیلوفرم
2 تا گرفتی از حریفان جام سیمین چون هلال چون شفق خونابهٔ دل میچکد از ساغرم
3 خفتهام امشب ولی جای من دلسوخته صبحدم بینی که خیزد دود آه از بسترم
4 تار و پود هستیام بر باد رفت اما نرفت عاشقیها از دلم، دیوانگیها از سرم
5 شمع لرزان نیستم تا ماند از من اشک سرد آتشی جاوید باشد در دل خاکسترم
6 سرکشی آموخت بخت از یار یا آموخت یار شیوه بازیگری از طالع بازیگرم؟
7 خاطرم را الفتی با اهل عالم نیست نیست کز جهانی دیگرند و از جهانی دیگرم
8 گرچه ما را کار دل محروم از دنیا کند نگذرم از کار دل وز کار دنیا بگذرم
9 شعر من رنگ شب و آهنگ غم دارد رهی زآنکه دارد نسبتی با خاطر غمپرورم