1 به نزدیک خواجه بدم چند روز بلا نفع دنیا و لا آخره
2 دگرباره رفتم به نزدیک او فتلک اذا کرة خاسره
1 بیمهر جمال تو دلی نیست بیمهر هوای تو گلی نیست
2 بگذشت زمانه وز تو کس را جز عمر گذشته حاصلی نیست
1 آخر در زهد و توبه دربستم وز بند قبول آن و این رستم
2 بر پردهٔ چنگ پرده بدریدم وز بادهٔ ناب توبه بشکستم
1 هر شکن در زلف تو از مشک دالی دیگرست هر نظر از چشم تو سحر حلالی دیگرست
2 ناید اندر وصف کس آن چشم و زلف از بهر آنک در خیال هرکس از هریک خیالی دیگرست