به کوی صید بندان، دوش چون از عرفی شیرازی غزل 476

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

به کوی صید بندان، دوش چون فریاد می کردم

1 به کوی صید بندان، دوش چون فریاد می کردم به یک صوت حزین صد عندلیب آزاد می کردم

2 چنان دوش از غمت مشتاق بودم بر هلاک خود که تا صبح آرزوی تیشهٔ فرهاد می کردم

3 نه تاثیر نفس بی عمر جاویدان نمی دانم به امید چه پیشت درد دل بنیاد می کردم

4 گشایم دام بر گنجشگ و شادم، باد آن همت که گر سیمرغ می امد به دام، آزاد می کردم

5 چنان آمادهٔ عشقم که عشق ار ممتنع بودی به ذوق جلوهٔ حسن منش آزاد می کردم

6 مگو عرفی، دل یاران پریشان داشتن تا کی اگر می آمد از دستم، دل خود شاد می کردم

عکس نوشته
کامنت
comment