فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

به خون تپیده ز بازوی قاتلی از فروغی بسطامی غزل 414

غزل 414 ام از 549 غزلیات

به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من

1 به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من که منتی است ز شمشیر او به گردن من

2 فرشته سینه سپر می‌کند چو از سر ناز سوار می‌گذرد ترک ناوک‌افکن من

3 اگر تجلی آن ماه سبز خط این است بهل که برق بسوزد تمام خرمن من

4 سؤال کردم ازو فتنه در حقیقت چیست جواب داد که رمزی ز چشم پر فن من

5 چگونه پای توانم کشید از آن سر کوی کنون که دست محبت گرفته دامن من

6 چنان ز دوست ملولم که گر حدیث کنم هزار ناله برآید ز قلب دشمن من

7 اثر در آن دل سنگین نمی‌کند چه کنم وگرنه رخنه به فولاد کرده شیون من

8 سواد زلف و بیاض رخ تو روشن کرد حکایت شب تاریک و روز روشن من

9 نصیب من ز تو هر روز تیر دلدوز است فغان اگر نرسد روزی معین من

10 به شاخسار خود ای گل مرا نشیمن ده که مرغ سدره خورد حسرت نشیمن من

11 فروغی از رخ آن مه نظر نمی‌بندم اگر سپهر ببندد کمر به کشتن من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من

شاعر شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من چه کسی است ؟

شاعر شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من فروغی بسطامی می باشد.

شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من چیست ؟

قالب شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من غزل است

مضمون اصلی شعر به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر