تا به چند آن غمزه از از جهان ملک خاتون غزل 643

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

تا به چند آن غمزه از من دلربایی می‌کند

1 تا به چند آن غمزه از من دلربایی می‌کند می‌رود با جای دیگر آشنایی می‌کند

2 روشنایی چشم من باشد روا باشد که یار شمع رویش جای دیگر روشنایی می‌کند

3 در وفاداری او جان داده‌ام من سال‌ها آن نگار من به عادت بی‌وفایی می‌کند

4 در جان یک دل نماند از دست آن عیار و او همچنان از خلق عالم دلربایی می‌کند

5 جان فدا کردم به روز وصل او آخر چرا آن نگار بی‌وفا از من جدایی می‌کند

6 بود رندی لاابالی در سرابستان عشق این زمان از طالع من پارسایی می‌کند

7 دل چو تن را پادشاهست ای عزیز من ببین پادشاهی بر سر کویت گدایی می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment