فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

تا با کمان ابرو بنشست از فروغی بسطامی غزل 375

غزل 375 ام از 549 غزلیات

تا با کمان ابرو بنشست در کمینم

1 تا با کمان ابرو بنشست در کمینم در خون خویش بنشاند از تیر دلنشینم

2 هم طره‌اش بهم زد طومار صبر و تابم هم غمزه‌اش ز جا کند بنیاد عقل و دینم

3 گاهی به دل کند جا، گاهی به دیده ما را یک جا نمی‌نشیند شاه حشم نشینم

4 هر گوشه اهل رازی دارد بدو نیازی در راه عشق بازی تنها نه من چنینم

5 تو خرمن جمالی، من خوشه‌چین مسکین تو خواجه بزرگی، من بنده کمینم

6 تو پادشاه حسنی، من دادخواه عشقم تو فتنهٔ زمانی، من شورش زمینم

7 خاری که از تو آید بهتر ز تو ستانم بویی که از تو باشد خوش تر ز یاسمینم

8 دست از تو بر ندارم گر می‌کشی به دارم مهر از تو برنگیرم گر می‌کشی به کینم

9 روزی اگر ببینم خود را بر آستانت دیگر کسی نبیند جان را در آستینم

10 آن دم که بر لب آید جانم ز زهر هجران از لعل نوشخندت مشتاق انگبینم

11 بر آسمان خوبی دارم مهی فروغی کز سجده زمینش مهری است بر جبینم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم

شاعر شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم چه کسی است ؟

شاعر شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم فروغی بسطامی می باشد.

شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم چیست ؟

قالب شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم غزل است

مضمون اصلی شعر تا با کمان ابرو بنشست در کمینم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر