- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا رخش طبعم از پی معنی تکاور است میدان نورد مدحت مقصود قشر است
2 آن بینماز کعب که جسم پلید او از خاکروب دیر کشیشان مخمر است
3 وان حیله ساز شوم که تا زاده مادرش در مکر و زرق و شید به شیطان برابر است
4 دستار سرخ اوست عروسانه معجری وان عقدهها نمونه چینهای معجر است
5 آن گنبدی که بر سرش از چار خانگیست چون مینهد به خانه قوچی برابر است
6 از استر چموش فزونست بد رگیش وزخر به زیر قنتر دوران زبونتر است
7 قنتر کشیده گر سوی بازارش آورند گویند از امتحان که خریدار این خر است
8 چون خان و مان سیه شدهای از زر حرام بیعش کند به یک دو سه پولی که در خور است
9 گر قنترش کنند به حیلت ز سر برون عذر آورند کاین ز الاغان دیگر است
10 فیالحال فسخ بیع کند مشتری ز خشم گوید کزین معامله مقصود قنتر است