به پیری نشد چاره گردن کشان از جویای تبریزی غزل 87

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

به پیری نشد چاره گردن کشان را

1 به پیری نشد چاره گردن کشان را که زورین کند حلقه گشتن کمان را

2 ز ترک هوابشکفان غنچهٔ دل به یک گل گلستان کن این خاکدان را

3 صفا بس که اندوخت سر تا به پایش توان دید از آن سینه راز نهان را

4 دلم محو رویی است کز جوش حیرت کند عکسش آیینه آب روان را

5 ز ذکر خدا زاد برگیر جویا در این راه برگ سفر کن زبان را

عکس نوشته
کامنت
comment