- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جان نزدیکِ جانانم مسافت گرچه کوته کنی محبت عالمی دارد که جز جان را در او ره نی
2 چه باشد مشرق و مغرب به پای اندرون پویان درین ره عاشقان دانند عاقل نی و ابله نی
3 دلم باشخص گفت اینک تو ساکن باش من رفتم به زاری شخص گفت ای دل نی ام راضی نی ام نه نی
4 تو میخواهی که بستانی نصیب خویش و دریابی مرا محروم بگذاری نشاید الله الله نی
5 گرم تکلیف فرماید رقیب از مه شکیبایی بگویم هم به دشواری ولیکن بیش یک مه نی
6 مرا این درد مشکل تر ز هر مشکل که در عالم من این جا میکشم خود را و آنجا دوست آگه نی
7 نزاری عافیت روزی برآرد عاقبت کامی اگر چه هیچ ناکامی به اقبالِ شهنشه نی