- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به مهر و ماه فلک کودکیست بازی سنج که کرده است به بازی ترازو از نارنج
2 بدین ترازوی نارنج بر خریداران درین دکان نکشد جز متاع محنت و رنج
3 به زیر خاک بود گنج بین که قارون را چه سان به خاک فرو برد حرص در پی گنج
4 چه رخ به عرصه یکرنگی آری ای دل تو پر از سپید و سیه چون خریطه شطرنج
5 کریم نیست جز آن کس که نقد دریا را ببخشد و نزند بر جبین چو موج شکنج
6 نقاب چهره وحدت بود جهات و حواس بشوی دفتر عشق از حساب این شش و پنج
7 مکن توقع راحت ز هیچ کس جامی که کارخانه رنج است این سرای سپنج