به مهر و ماه فلک کودکیست بازی سنج از جامی غزل 137

به مهر و ماه فلک کودکیست بازی سنج

1 به مهر و ماه فلک کودکیست بازی سنج که کرده است به بازی ترازو از نارنج

2 بدین ترازوی نارنج بر خریداران درین دکان نکشد جز متاع محنت و رنج

3 به زیر خاک بود گنج بین که قارون را چه سان به خاک فرو برد حرص در پی گنج

4 چه رخ به عرصه یکرنگی آری ای دل تو پر از سپید و سیه چون خریطه شطرنج

5 کریم نیست جز آن کس که نقد دریا را ببخشد و نزند بر جبین چو موج شکنج

6 نقاب چهره وحدت بود جهات و حواس بشوی دفتر عشق از حساب این شش و پنج

7 مکن توقع راحت ز هیچ کس جامی که کارخانه رنج است این سرای سپنج

عکس نوشته
کامنت
comment