-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به من حیفست شمشیر سیاستدار عبرت هم که بردم جان ز هجر و میبرم نام محبت هم
2 یک امشب زندهام از بردن نامت مکن منعم که فردا بیوصیت مرده باشم بیشهادت هم
3 تو چون با جور خوش داری خوشا عمر ابد کز تو کشم بار جفا تا زنده باشم بار منت هم
4 به نوعی کرده درخواهم غم افسانهٔ عشقت که بیدارم نسازد نفخه صور قیامت هم
5 به بزمت غیر پر گردیده گستاخ آمدم دیگر که دست قدرتش کوتاه سازم پای جرات هم
6 مده با خود مجال دستبازی باد را ای گل که جیب حسن ازین دارد خطر دامان عصمت هم
7 سگی ناآشنائی کز وجودش داشتی کلفت هوای آشنائی با تو دارد میل الفت هم
8 کسی کز بیم من در صحبت او لال بود اکنون زبان گر دست پیدا دار و آهنگ نصیحت هم
9 ز محرم بودن بزمش ملاف ای مدعی کانجا مرا پیش از تو بود این محرمی بیش از تو حرمت هم
10 ز قرب غیر خاطر جمعدار ای محتشم کانجا قبول اندر تقرب دخل دارد قابلیت هم