- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به روی من از لطف بگشا دری مرا زین درم بر در دیگری
2 سرم را مکن ز آستانت جدا که با آستان تو دارم سری
3 ز مسکینیم نیست جا پیش تو ز من هیچ جا نیست مسکین تری
4 شد افزون ز افسون تو سوز دل دمیدی دمی شعله زد اخگری
5 ندارد فروغ رخت آفتاب چو مه نیست تابنده هر اختری
6 بریدی به آن غمزه پیوند وصل زدی بر رگ جان مرا نشتری
7 ز میگون لبت دور جامی مدام ز خون جگر می کشد ساغری