جامی

جامی

جامی
جامی

بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود از جامی غزل 363

غزل 363 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود چون رخ خوب تو بینم همه از یاد رود

2 گره طره مشکین مگشا پیش صبا عمر صد دل شده مپسند که بر باد رود

3 تا به کی عاشق دلخسته به امید وصال شادمان سوی درت آید و ناشاد رود

4 نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست که خیال رخش از خاطر فرهاد رود

5 خاک بادا سر من در ره آن سرو روان که گرفتاری من بیند و آزاد رود

6 جز به ویرانه غم جا نکند مرغ دلم جغد ازان نیست که در منزل آباد رود

7 دل به آن غمزه خونریز کشد جامی را صید را چون اجل آید سوی صیاد رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود

شاعر شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود چه کسی است ؟

شاعر شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود جامی می باشد.

شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود چیست ؟

قالب شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود غزل است

مضمون اصلی شعر بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.