بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی از کمال خجندی غزل 991

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی

1 بر من بیدل اگر جور و ستم فرمودی لطف بسیار نمودی و کرم فرمودی

2 تا به صاحب نظری از همه باشم افزون سرمه چشم من از خاک قدم فرمودی

3 گفت پیش رقیبان دهمت صد دشنام باز مرسوم دعاگو ز چه کم فرمودی

4 نامه شان پیش خودم خوان که ز دور آمده ام چون دویدن پسرم همچو قلم فرمودی

5 ن ت من ز سر خوان کرم غصه و غم گفته بودی که نفرمایم و هم فرمودی

6 دگر از خون دل ریش شرابم فرمای چون کباب از جگر سوختهام فرمودی

7 راندیم از در و خون شد دل مکین کمال از چه آزردن آفری حرم فرمودی

عکس نوشته
کامنت
comment