1 به خدایی که در موجودات جز به امرش نمیشود منظوم
2 که بماندم چو قالبی بیروح تا ز دیدار تو شدم محروم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 سخت خوشی چشم بدت دورباد سال و مه و روز و شبت سور باد
2 بندهٔ زلفین تو شد غالیه خاک کف پای تو کافور باد
1 چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد
2 گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **