1 به خدایی که کلک قدرت او حلقه ماه و آفتاب نگاشت
2 وقت ابداع در جهان قدم صنع را هیچ باقیی نگذاشت
3 که مرا بی حضور خدمت تو زندگی جز که نام مرگ نداشت
1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران
2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان
1 شش جهت ملک را کار یکی در ده است کز پس هفتم قران ملک به دست شه است
2 مادر هفت آسمان گر چه همه فتنه زاد تا به مراد دلش حامله شد نه مه است