1 تا دل به هوای وصل جانان دادم لب بر لب او نهادم و جان دادم
2 خضر ار ز لب چشمهٔ حیوان جان یافت من جان به لب چشمهٔ حیوان دادم
1 آنچه با برگ درختان ابر نوروزیکند با تهیدستان کف فیاض فیروزی کند
2 زان سبب فیروز شد نامش که از آیات او بخت هر روز آشکار آیات فیروزی کند
1 الحمد خدا را که ولیعهد مظفر شد ناظم ملک پدر و دین پیمبر
2 شد منتظم از همت او ملت احمد شد مشتهر از نصرت او مذهب جعفر
1 دوشینه چونکشید شه زنگ لشکرا سلطان روم را ز سر افتاد افسرا
2 باز سفید روز بپرید از آشیان زاغ شب سیاه بگسترد شهپرا