به هر خانه کان نازنین می نماید از جامی غزل 181

به هر خانه کان نازنین می نماید

1 به هر خانه کان نازنین می نماید به چشمم بهشت برین می نماید

2 به هر جا که او بر زمین می نهد پا سر عالمی بر زمین می نماید

3 چه سود است از آنم که سیمینبر آمد چو دل در برش آهنین می نماید

4 چو ابرو نماید مبینید سویش که غارتگر عقل و دین می نماید

5 مزن طعن لیلی اگر بست برقع که لایق به مجنون چنین می نماید

6 ز سر می رود هوش مجنون چو لیلی ز خیمه سر آستین می نماید

7 خطا ازکه دیده ست زاهد ندانم که در ابرو افکنده چین می نماید

8 چو از عشق در دل گشادی ندارد همان حالتش از جبین می نماید

9 هزار آفرین بر تو جامی که طبعت دراین شعر سحرآفرین می نماید

عکس نوشته
کامنت
comment