تا چند سرگران ز مدار از وحدت کرمانشاهی غزل 43

وحدت کرمانشاهی

آثار وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

تا چند سرگران ز مدار جهان شوم

1 تا چند سرگران ز مدار جهان شوم تا چند از مدار جهان سرگران شوم

2 در بین ما و دوست به جز خود حجاب نیست آن به که بگذرم ز خود و از میان شوم

3 زندان تن گذارم و این خاکدان دون در اوج عرش یوسف کنعان جان شوم

4 از خاکیان و صحبت ایشان دلم گرفت یک چند نیز هم‌نفس قدسیان شوم

5 با طایران گلشن قرب جلال دوست این دامگه گذارم و هم‌آشیان شوم

6 سودی نبخشدم سخن واعظ و فقیه تا چند سال و مه ز پی این و آن شوم

7 آن به که نشنوم سخن این و آن به گوش وز چاکران حلقه پیر مغان شوم

8 شاید بدین سبب کندم بخت یاوری در بزم دوست محرم راز نهان شوم

9 وحدت حبیب گر بخرامد به باغ حسن با گوهر سخن به رهش درفشان شوم

عکس نوشته
کامنت
comment