تا بستهٔ جان و خستهٔ از اوحدالدین کرمانی رباعی 37

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

تا بستهٔ جان و خستهٔ تن باشم

1 تا بستهٔ جان و خستهٔ تن باشم در دوستی ات به کام دشمن باشم

2 از خود چو برون شوم تو را می بینم پس پرده میان من و تو من باشم

عکس نوشته
کامنت
comment