مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان
مسعود سعد سلمان

تا بود شخص آدمی از مسعود سعد سلمان قصیده 245

قصیده 245 ام از 1098 قصاید

تا بود شخص آدمی را جان

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20

1 تا بود شخص آدمی را جان نبود حرص را قیاس و کران

2 چون تامل کنی نبینی هیچ شره بیر کم ز حرص جوان

3 گر بیندیشدی ز آخر کار از بد و نیک گنبد گردان

4 نه نهالی نشاندی به زمین نه بنایی برآردی به جهان

5 جمله کون و فساد عالم را چرخ کردست ناگزیر ضمان

6 روز را در پی است ظلمت شب سود را در پس است بیم زیان

7 از پس یکدگر همی آرد گه زمستان و گاه تابستان

8 به چنین پوشش و چنین دیوار احتیاجی نباشدش زینسان

9 گر به گرما نتابدی خورشید ور به سرما نباردی باران

10 رنج گرما و شدت سرما چون مسلط شدست بر گیهان

11 آدمی را چه چاره از جاییست که بدو بی گزند دارد جان

12 از سرانجام هیچ یاد مکن که معینست عیش را نسیان

13 کز پس تو نشست خلق شود این همه خانه و همه بستان

14 عاقبت گر به پیش چشم آرند کس نیابد مزه ز آب و ز نان

15 وز ز ویران شدن براندیشند نکنند ایچ موضع آبادان

16 از درختان دیگران برچین وز پی دیگران درخت نشان

17 در بناهای مردمان بنشین داد شادی و خرمی بستان

18 شکر و منت خدای عالم را که مرا داد از هنر چندان

19 که همه مردمان همی گویند به همه گیتی آشکار و نهان

20 سعد مسعود راهمان دادست از براعت که سعد را سلمان

شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا بود شخص آدمی را جان

شاعر شعر تا بود شخص آدمی را جان چه کسی است ؟

شاعر شعر تا بود شخص آدمی را جان مسعود سعد سلمان می باشد.

شعر تا بود شخص آدمی را جان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر تا بود شخص آدمی را جان چیست ؟

قالب شعر تا بود شخص آدمی را جان قصیده است

سبک شعر تا بود شخص آدمی را جان چیست ؟

سبک شعر تا بود شخص آدمی را جان سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر تا بود شخص آدمی را جان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
مسعود سعد سلمان

تا بود شخص آدمی از مسعود سعد سلمان قصیده 245

قصیده 245 ام از 1098 قصاید
بنر