به وادیی که کند تیغ عشق از جویای تبریزی غزل 757

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش

1 به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش دل دو نیم بود نقش پای نخجیرش

2 فتد چو حسن در اندیشهٔ عمارت عشق چه خانه ها که نگردد خراب تعمیرش

3 ز فیض عجز به بالای چشم جا یابد چو ابرو از خم بازوست آنکه شمشیرش

4 ز شوخیی که به او داده اند، حیرانم که چون به روی ورق آرمیده تصویرش

5 قد دو تا چو به آن زلف عنبرین بستم فزود حلقهٔ دیگر به طول زنجیرش

6 چه عقده ها که نیفکند در دلم جویا خیال پیچ و خم طرهٔ گرهگیرش

عکس نوشته
کامنت
comment