- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به یک غمزه شهری پریشان کنی به عمدا گذر گر بر ایشان کنی
2 مشعبد صفت گر شوی در حجاب از این طرفه بازی فراوان کنی
3 فرود آی در کنج ویران من اگر گنج خواهی که پنهان کنی
4 وگر نه گذر کن بر ارباب بخل چو خواهی که معمور ویران کنی
5 دو علت یکی حرص و دیگر حسد چنین درد را هم تو درمان کنی
6 ببر هرچه در آفرینش دلی ست چو در بنده شد چاره جان کنی
7 چو برخواستند از سر جان و دل برایشان همه مشکل آسان کنی
8 نه چندان که در امتحان گاه قهر قیامت برآری و طوفان کنی
9 ز ناگفتنی هاش توبه کنی ز نا کردنی ها پشیمان کنی