به یک کرشمه توانی که کار از همام تبریزی غزل 196

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

به یک کرشمه توانی که کار ما سازی

1 به یک کرشمه توانی که کار ما سازی ولی به چارۀ بیچارگان نپردازی

2 در آرزوی خیالت غلام خوابم من خنک کسی که تواش همنشین و همرازی

3 عیار مهر تو یک ذره کم نگردانم اگر به بوته عشقم چو سیم بگدازی

4 چو ما به دیدن رویت ز دور خرسندیم نسیم با سر زلفت چرا کند بازی

5 به دست باد صبا زلف خویش باز مده که هست عادت آن هرزه‌گرد غمازی

6 مکن تفرج سرو سهی همان خوشتر که عشق با قد و بالای خویشتن بازی

7 به گل بگو که ز رویم خجل نمی‌گردی که در میان ریاحین به حسن می‌نازی

8 پیام ده سوی بلبل که با وجود همام روا بود که سخن‌های عشق پردازی

9 همام را سخن دل فریب و شیرین است ولی چه سود که بیچاره نیست شیرازی

عکس نوشته
کامنت
comment