- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به خدایی که ره معرفتش روز و شب مالک عالم نظر است
2 در ره او خرد از غول اضلال با ثبات قدمش در نظر است
3 چرخ بر درگه او پشت خم است کوه در خدمت او با کمر است
4 از دو سرهنگ درش خالی نیست نام آن هر دو قضا و قدر است
5 قدرتش زاد سه فرزند ولیک چارشان مادر و نه شان پدر است
6 عقل را هر نفس از حضرت او بی عدد منهی و صاحب خبر است
7 هر چه بیند دل و چشم از صنعش به ربوبیت او راهبر است
8 که به دیدار تو شوقی که مرا شرح چندانکه دهم بیشتر است