تا چند زنی تیغ جفا از جهان ملک خاتون غزل 1005

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم

1 تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم زین بیش نماندست مرا طاقت نیشم

2 رحمی بکن و بر من دل خسته ببخشای وز دل نمک جور از این بیش مریشم

3 دل را به غم عشق رخت دادم و عمریست تا از غم دیدار تو بیگانه ز خویشم

4 مهرم به دلت کم شد و عشقت به دلم بیش غافل مشو ای دوست چنین از کم و بیشم

5 استاد غم عشق تو را نیست جز این کار کاو نقش خیال تو نهادست به پیشم

6 روی تو مرا قبله و ابروی تو محراب اینست همه دینم و آنست همه کیشم

7 ملجای جهان نیست بجز درگه لطفت زنهار به خواری تو مران از در خویشم

عکس نوشته
کامنت
comment