هزار بار نمک ریخت بر جراحت از قاسم انوار غزل 32

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

هزار بار نمک ریخت بر جراحت ما

1 هزار بار نمک ریخت بر جراحت ما بشیوهای ملاحت، زهی ملاحت ما!

2 ز دست جور جهان دل خلاص گشت تمام ز سعیها که غمش کرد در حمایت ما

3 هزار تیغ جفا از تو بر جگر خوردیم خلل پذیر نشد ذره ای ارادت ما

4 بیا، که با تو چو آب حیات شیرینست هزار تیغ ستم گر شود حوالت ما

5 اگر سؤال کند: آفت دل و دین کیست؟ بچشم مست تو باشد همه اشارت ما

6 تویی که شاهد جانی باول و آخر همین بود نفس آخرین شهادت ما

7 چو سر حسن تو شد کشف جان قاسم گفت که: فاش شد بجهان قصه ارادت ما

عکس نوشته
کامنت
comment