وقت وقتی گر شوم از حکیم نزاری قهستانی غزل 609

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

وقت وقتی گر شوم شوریده‌سر

1 وقت وقتی گر شوم شوریده‌سر عیب نَبوَد بر من ای کوته ‌نظر

2 راست باش و راست بین و راست رو گو جهان زیر و زبر شو غم مخور

3 گرت باید تا دلی آری به دست بایدت خوردن بسی خونِ جگر

4 تا شوی مستغرق از حق در محق در سلوک از حقّ و باطل در گذر

5 گر نظر برگیری از خود مرحبا در جمالِ دوست بی‌خود می‌نگر

6 محو باید شد درو مردانه‌وار تا کی از تعظیمِ اشخاص و صور

7 عشق اگر نا‌گه درآید از درت بُن گهِ عقلت کند زیر و زبر

8 پرتوی باید ز نورِ معرفت تا برون‌آیی ازین ظلمت مگر

9 گوش کن پندِ نزاری گوش کن بشنو ای فرزندِ جانی از پدر

10 پس‌روِ رأی و قیاسِ خود مباش الحذر از بت‌پرستی الحذر

عکس نوشته
کامنت
comment