1 وقت گل می گون و می گلگون است وز دولت گل طالع می میمون است
2 ای یار لطیف روز وصل امروز است ای جان عزیز وقت عیش اکنون است
1 خجسته بادا فصل ربیع و گردش سال بر این خجسته لقا پادشاه فرخ فال
2 چراغ و چشم سلاطین و نور دیده ملک فرشته خو عضدالدین شه ستوده خصال
1 این چه ننگ است که بر روی چو ماه آوردی وین چه رنگ است که از خط سیاه آوردی
2 دیرگه بود که از مشک رخت خالی داشت لیکن این عنبر گلپوش به گاه آوردی
1 نه چو رخت ماه سخنگو بود نه چو قدت سرو سمن بو بود
2 سرو بنا از بر چشمم مرو سرو همان به که بر جو بود