- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صد فوج عشوه از نظر من گذشته است تا شهسوار عشوه گر من گذشته است
2 چون نگذرد به جور که از راه تجربه بر ناله های بی اثر من گذشته است
3 بیچاره عافیت که ز وی تا بریده ام عمرش به جستن خبر من گذشته است
4 شادی به دستگیری من آمد، مرا نیافت صد تیره آب غم ز سر من گذشته است
5 هر جا که بگذرم به طلب نقش پای غم کان فتنه خوی بر اثر من گذشته است
6 عرفی ببزم قدس بر آن نظم گوهرش کانجا حکایت از نظر من گذشته است