1 هر چند که در تو بیشتر می نگرم بیش است به دیدن تو میل نظرم
2 چون تشنه در خوابم لب بر لب آب هر چند که بیش می خورم تشنه ترم
1 چشم تر کن به فراق من مسکین ای ماه که جهان را ز سرشکم بلغ السیل ز ماه
2 به وداع من بیچاره برنجان قدمی که فدای قدمت باد دلم بی اکراه
1 در عشق هیچ درد چو درد فراق نیست بر دل غمی بتر ز غم اشتیاق نیست
2 از من مخواه صبر و مفرمای دوریم کم طاقت صبوری و برگ فراق نیست
1 یا ترک من بی دل غمخوار بگوئید یا حال من دلشده با یار بگوئید
2 یا از من و از غصه من یاد نیارید یا قصه در دم بر دلدار بگوئید