شیخ بهایی

شیخ بهایی

شیخ بهایی
شیخ بهایی

آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند از شیخ بهایی غزل 6

غزل 6 ام از 285 غزلیات

آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند

1 آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند

2 دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مسئله و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند

3 چون رشتهٔ ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر یک رشته از زنار خود، بر خرقهٔ من دوختند

4 یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند

5 در گوش اهل مدرسه، یارب! بهائی شب چه گفت؟ کامروز، آن بیچارگان اوراق خود را سوختند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند

شاعر شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند چه کسی است ؟

شاعر شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند شیخ بهایی می باشد.

شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند چیست ؟

قالب شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند غزل است

مضمون اصلی شعر آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر