- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنان که درد عشق تو برجان گزیده اند داغی بدل ز آتش شوقت کشیده اند
2 یک ذره درد عشق بعالم نمی دهند چون لذت شراب محبت چشیده اند
3 سودائیان عشق چه دانند زیان و سود نقد غمت بمایه شادی خریده اند
4 نارند حسن ماه رخان هیچ در نظر آنها که پرتوی ز جمال تو دیده اند
5 از شادی وصال و غم هجر فارغند در مسند شهود چو خوش آرمیده اند
6 اهل سماع جامه بصد چاک کرده اند تا وصف آن جمال ز مطرب شنیده اند
7 مستان جام شوق ز مستی و بیخودی از قید هست و نیست اسیری رهیده اند