آنان که غمت مایهٔ افسانه از عرفی شیرازی غزل 217

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

آنان که غمت مایهٔ افسانه نسازند

1 آنان که غمت مایهٔ افسانه نسازند با همدمی محرم و بیگانه نسازند

2 افسانه مخوانید که مستان خرد سوز با مصلحت مردم فرزانه نسازند

3 زنار نمودم به همه صومعه داران تا دام رهم سبحهٔ صد دانه نسازند

4 تا حشر سراسیمه به هرکوچه درآید گر خاک مرا خشت حرم خانه نسازند

5 آتش به دو عالم زده از ناز و مرا غم کز حسن تو بازیچه به افسانه نسازند

6 این سیل که بینم نمی از طبع تو عرفی ظلمست که از خاک تو پیمانه نسازند

عکس نوشته
کامنت
comment