آنانکه میل وصل تو خود از جویای تبریزی غزل 481

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

آنانکه میل وصل تو خود کام می کنند

1 آنانکه میل وصل تو خود کام می کنند آخر ز بوسه صلح به پیغام می کنند

2 یک قطره خون از مژهٔ غم چکیده ایست آنرا که عاشقان تو دل نام می کنند

3 مستان به رنگ شیشهٔ ساعت ز رفتنت گرد کدورت از دل هم وام می کنند

4 یابند لذت شکر از سرکهٔ جبین آنانکه خو به تلخی دشنام می کنند

5 قفلی ز سعی بر در روزی نهاده اند آن غافلان که در طلب ابرام می کنند

6 اغیارگر شوند همه لب هلال وار دل خوش ز بوسهٔ لب آن بام می کنند

7 آزادگان که دست ز صهبا کشیده اند مستی ز تلخی غم ایام می کنند

8 جمعی که چون عقیق یمن پاک گوهراند خون می خورند و آرزوی نام می کنند

9 جویا نیافتند ز وسعتگه قفس ذوقی که عاشقان بخم دام می کنند

عکس نوشته
کامنت
comment