-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن دو چشم تو که در زیر دو ابروی خمند چون دو مستند که پیوسته پی قصد همند
2 چشمهایت زنگه و آن دو لبان از خنده آفت خیل عرب فتنه ملک عجمند
3 شبنم آسا بر خورشید جمالت عدمند مه و خورشید که در منطقه ثابت قدمند
4 خضر عهدند و جوان بخت و ندیده ظلمات سبزهائی که بگرد لب نوشت بدمند
5 صوفیانی که بذوق تو بوجند و سماع فارغ از زمزمه مطرب و از زیر و بمند
6 آه از آن ترک کمانکش که قدر انداز است حذر از آن دو خم زلف که پرپیچ و خمند
7 بی وجود تو مرا زندگی آنسان تنگست که برم حسرت از آنان که بخواب عدمند
8 چه عجب الفت چشمان تو با مرغ دلم وحشیان هیچ زدیوانه شنیدی برمند
9 نه زیاد است بسوداش اگر سر دادم خوب رویان وفا پیشه ندانی که کمند
10 پی نبرده بگلستان تو چون آشفته بعبث بیهده جمعی پی باغ ارمند