خار بدرودن به مژگان خاره از هاتف اصفهانی مقطع 1

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

خار بدرودن به مژگان خاره فرسودن به دست

1 خار بدرودن به مژگان خاره فرسودن به دست سنگ خاییدن به دندان کوه ببریدن به چنگ

2 لعب با دنبال عقرب بوسه بر دندان مار پنجه با چنگال ضیغم غوص در کام نهنگ

3 از سر پستان شیر شرزه دوشیدن حلیب وز بن دندان مار گرزه نوشیدن شرنگ

4 نره غولی روز بر گردن کشیدن خیرخیر پیره‌زالی در بغل شب بر گرفتن تنگ‌تنگ

5 از شراب و بنگ روز جمعه در ماه صیام شیخ را بالای منبر ساختن مست و ملنگ

6 تشنه کام و پا برهنه در تموز و سنگلاخ ره بریدن بی عصا فرسنگ‌ها با پای لنگ

7 طعمه بگرفتن به خشم از کام شیر گرسنه صید بگرفتن به قهر از پنجهٔ غضبان پلنگ

8 نقش‌ها بستن شگرف از کلک مه بر آب تند نقب‌ها کردن پدید از خار تر در خاره سنگ

9 روزگار رفته را بر گردن افکندن کمند عمر باقیمانده را بر پا نهادن پالهنگ

10 یار را ز افسون به کوی هاتف آوردن به صلح غیر را با یار از نیرنگ افکندن به جنگ

11 صد ره آسانتر بود بر من که در بزم لئام باده نوشم سرخ و زرد و جامه پوشم رنگ رنگ

12 چرخ گرد از هستی من گر برآرد گو برآر دور بادا دور از دامان نامم گرد ننگ

عکس نوشته
کامنت
comment