این زنده‌رود دیده ز از آشفتهٔ شیرازی غزل 348

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

این زنده‌رود دیده ز بس آب می‌دهد

1 این زنده‌رود دیده ز بس آب می‌دهد ناچار هرچه هست به سیلاب می‌دهد

2 لنگر فکن به میکده این یک دو روز عمر دوران چو کشتی تو به غرقاب می‌دهد

3 دل دردمند عشق و شفاخانه لبت ما را دوا به شکر و عناب می‌دهد

4 خاریم ما به گلشن ایام و باغبان ما را طفیل سنبل و گل آب می‌دهد

5 دریای حسن موج زد اندر کنار یار نافش عیان نشانه ز گرداب می‌دهد

6 ترکی که گردم باده اغیار شد سرش کی گوش دل به صحبت احباب می‌دهد

7 نازم به صیرفی خرابات کز کرم مس می‌ستاند از تو زر ناب می‌دهد

8 باب الله است حیدر و شیخ از در غلط ما را عبث نشانه به هر باب می‌دهد

عکس نوشته
کامنت
comment