- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این منم بار دگر عزم خراسان کرده روی چون بلبل شیدا بگلستان کرده
2 بوده یعقوب صفت ساکن بیت الاحزان وینزمان روی سوی یوسف کنعان کرده
3 بسته احرام طواف حرم حضرت دوست قبله گاه دل و جان ابروی جانان کرده
4 کی بود باز که خاک کف پایش بینم سرمه روشنی دیده گریان کرده
5 شکرها گویم از اینطالع برگشته خویش که ببینم ره هجرانش به پایان کرده
6 خرم آنروز که درد دل سودا زده را بینم از نوش لبش دارو و درمان کرده
7 اینهمه شادی آنروز که باز ابن یمین بیندش پسته خندان شکر افشان کرده