این منم کاینسان خجل از نشاط اصفهانی مثنوی 28

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

این منم کاینسان خجل از خاک توس

1 این منم کاینسان خجل از خاک توس میبرندم! این دریغ وای فسوس

2 بیخود و درمانده و سر گشته ام خشک لب از طرف جوبر گشته ام

3 هر کسی کز طرف جو کامی گرفت بر مراد کام خود جامی گرفت

4 در خور جامی نیامد کام من لایق سنگی نشد هم جام من

5 شرح اوصاف گلم رهزن شده لیک بسته چشم و در گلشن شده

6 بازگشته از گلستان خوار و زار خود چه یا بد کور از گل غیر خار

7 گشته یوسف را خریدار از کلاف رانده با رخش اسب چو بین در مصاف

8 کیستم من رهروی بی راحله کیستم من واپسی از قافله

9 بنده ای در کار خود درمانده ای از در صاحب بخواری رانده ای

10 بنده ی بیشرم و گستاخ و جسور با که آوخ با خداوندی غیور

11 مستمندی خسته مسکینی غریب از صلای عام سلطان بی نصیب

عکس نوشته
کامنت
comment