- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تن دیده اند از من و جانم ندیده اند نامم شنیده اند و نشانم ندیده اند
2 آنها که آورند سبک در نظر مرا بیچارگان، به کوی مغانم ندیده اند
3 قومی که سرکشند ز نخوت بر آسمان بر آستان میکده شانم ندیده اند
4 ز آوارگان دهر شمارندم ابلهان در لامکان قدس مکانم ندیده اند
5 جمعی که شک به شان سلیمانیم کنند زیر نگین، زمین و زمانم ندیده اند
6 لب تشنگان بادیهٔ شوق سلسبیل آب حیات شعر روانم ندیده اند
7 تنها زنند لاف به میدان گفتگو آنان که ذوالفقار زبانم ندیده اند
8 گر مانده اند در صف دعوی، گران رکاب چالاکیی ز دست و عنانم ندیده اند
9 پوشیده است دیدهٔ نادیدگان حزین عنقای مغربم که نشانم ندیده اند