- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داغند، ز رخسار تو ای رشک چمنها چون لاله، شهیدان به سمنزار کفنها
2 از شرم، صدف را به دهان مهر خموشی ست تا شد صدف گوهر نام تو، دهنها
3 خون در جگر نافهٔ دل چون نشود خشک؟ در هر شکن زلف تو افتاده ختنها
4 با چاشنی لذت زندان غمت رفت از خاطر یوسف صفتان، یاد وطنها
5 نگذاشت به جا آتش عشق تو سپندی من ماندهام از سوختهجانها تن تنها
6 دارد لب خاموش، همآغوشی معنی بر چهرهٔ اندیشه نقاب است سخنها
7 در خاک، حزین یاد عقیق لب او برد گرد سر این خاک شود، خون یمنها