برافشان زلف مشکین را، که خوش از قاسم انوار غزل 5

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا

1 برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا

2 دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا

3 سلامت مسکن زاهد سعادت ما من صادق ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا

4 طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا

5 زهر جوهر چه می جویی؟ که او دریا و تو جویی بخوان مطرب بنیکویی ولو لا هو لما کنا

6 تو دانا باش و ره می رو میان رهروان رهرو که شد عالی تر از اعلا مقام قرب او ادنا

7 تو در عقل لجوج خود گرفتاری، نمی بینی میان مجلس رندان چه عشرت‌ها، چه دولت‌ها!

8 چو خورشید جمال او نقاب از رخ براندازد بیان‌ها منطوی گردد، عیان شد مقصد اقصا

9 سخن از عقل و هوشیاری مگو با قاسمی دیگر که عیش جاودان دارند سرمستان ناپروا

عکس نوشته
کامنت
comment