- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا
2 دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا
3 سلامت مسکن زاهد سعادت ما من صادق ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا
4 طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا
5 زهر جوهر چه می جویی؟ که او دریا و تو جویی بخوان مطرب بنیکویی ولو لا هو لما کنا
6 تو دانا باش و ره می رو میان رهروان رهرو که شد عالی تر از اعلا مقام قرب او ادنا
7 تو در عقل لجوج خود گرفتاری، نمی بینی میان مجلس رندان چه عشرتها، چه دولتها!
8 چو خورشید جمال او نقاب از رخ براندازد بیانها منطوی گردد، عیان شد مقصد اقصا
9 سخن از عقل و هوشیاری مگو با قاسمی دیگر که عیش جاودان دارند سرمستان ناپروا