بی سر و قدت خاک نشینند چمن‌ها از جویای تبریزی غزل 8

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بی سر و قدت خاک نشینند چمن‌ها

1 بی سر و قدت خاک نشینند چمن‌ها شد پنبهٔ داغ جگر لاله سمن‌ها

2 کارم به حریف دو زبان کاش فتادی چون غنچه سراپای زبانند دهن‌ها

3 بارید چو از ابر عطایش نم رحمت در خاک کف بحر کرم گشت کفن‌ها

4 هرکس که ترا دید دمی بس که ز خود رفت در بزم تو بوی خبر آید ز سخن‌ها

5 آهنگ گلستان چو کند سرو تو از شوق آیند چو طاووس به پرواز چمن‌ها

6 بر زلف مزن شانه که محتاج نباشد دل‌بستگی عاشق مسکین به رسن‌ها

7 هرکس شده جویا چو تو سرگشتهٔ غربت اکسیر فراغت شمرد خاک وطن‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر