1 سالها در فرنگ می گفتند قوهٔ « کهربا» چها باشد
2 چون بدیدند قدرتش گفتند این چنین قوه ازکجا باشد
3 گو بیایند خیا برقشناس کاین کرامات پیش ما باشد
4 رنگ زرد من و اشارهٔ دوست قوهٔ برق وکهربا باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بود مر ابر را اندر کمین باد برد مر ابر را زین سرزمین باد
2 چو ابر آید نباریده به صحرا وز بادی، که دیدست اینچنین باد
1 صبح چون شاه فلک بر تختگه مأوی کند حاجب مشرق حجاب نیلگون بالا کند
2 بهر دفع جادوییهای شب فرعون کیش موسی صبح از بغل بیرون ید بیضا کند
1 مهرگان آمد به آیین فریدون و قباد وز فریدون و قباد اندرزها دارد به یاد
2 گوید ای فرزند ایران راستگویی پیشه کن پیشهٔ ایران چنین بود از زمان پیشداد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به