1 سالها در فرنگ می گفتند قوهٔ « کهربا» چها باشد
2 چون بدیدند قدرتش گفتند این چنین قوه ازکجا باشد
3 گو بیایند خیا برقشناس کاین کرامات پیش ما باشد
4 رنگ زرد من و اشارهٔ دوست قوهٔ برق وکهربا باشد
1 ای آفتاب مشکو زی باغ کن شتاب کز پشت شیر تافت دگرباره آفتاب
2 مرداد ماه باغ به بار است گونه گون از بسد و زبرجد و لولوی دیریاب
1 به سر بنهاد احمدشاه دیهیم کیانی را ببین با تاج کیکاوس، کیکاوس ثانی را
2 الا ای کاوه خنجرکش، سوی ضحاک لشکرکش فریدون است هان برکش ، درفش کاویانی را
1 ای محمدخان به دژبانی فتادی، نوش جانت ابروی تازه را از دست دادی نوش جانت
2 در حضور پهلوی اردنگ خوردی، مزد شستت هی کتک خوردی و هی بالا نهادی، نوش جانت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به