-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حلقه بستند سر تربت من نوحه کران دلبران زهره وشان گل برنان سیم بران
2 در چمن قافلهٔ لاله و گل رخت گشود از کجا آمده اند این همه خونین جگران
3 ایکه در مدرسه جوئی ادب و دانش و ذوق نخرد باده کس از کارگه شیشه گران
4 خرد افزود مرا درس حکیمان فرنگ سینه افروخت مرا صحبت صاحبنظران
5 بر کش آن نغمه که سرمایه آب و گل تست ای ز خود رفته تهی شو ز نوای دگران
6 کس ندانست که من نیز بهائی دارم آن متاعم که شود دست زد بی بصران